با ياد نيما سراينده آي آدم ها
موج مي امد چون كوه و به ساحل مي خورد
ازدل تيره امواج بلند آوا
كه غريقي رادرخويش فرو مي برد
وغريوش را بامشت،فرو مي كشت
نعره اي خسته وخونين،بشريت را به كمك مي طلبيد
آي آدم ها ، آي آدم ها
ما شنيديم وبه ياري نشتابيديم
به خيالي كه قضاء ، به گماني كه قدر
برسرآن خسته گذاري بكند
دستي از غيب برون آيد وكاري بكند
هيچ يك حتي ازجا نجنبيديم ،
آستين ها رابالا نزديم
دست آن غرقه در امواج بلا را نگرفتيم
تااز آن مهلكه شايد براها نيمش ، به كناري برسانيمش
موج مي آمد چون كوه وبه سا حل مي ريخت
با غريوي كه به خاموشي مي پيوست
با غريقي كه در آن ورطه
به كف ها،به هوا چنگ مي زد، مي آويخت
ما نمي دانستيم، اين كه درچنبر گرداب گرفتار شده است
اين نگون بخت كه اين گونه نگون سار شده است
اين منم ، اين تو ، آن همسايه ، آن انسان ، اين ما ئيم
ما ، همان جمع پراكنده ، همان تنها ، آن تنها ها ئيم
همه خاموش نشستيم وتماشا كرديم
آن صدا اما خاموش نشد
آي آدم ها ، آي آدم ها
آن صدا هرگز خاموش نخواهد شد
آن صدا در همه جا دائم در پرواز است
تا به دنيا دلي از هول ستم مي لرزد
خاطري آشفته است، ديده اي گريان است
هر كجا دست نياز بشري هست دراز
آن صدا در همه آفاق طنين انداز است
آه اگر بادل وجان، گوش كنيم
آه اگر وسوسه نان را يك لحظه فراموش كنيم
آي آدم ها را درهمه جا مي شنويم
درپي آن همه خون كه براين خاك چكيد
ننگ مان باد اين جان ، شرم مان باد اين نان
ما نشستيم و تماشا كرديم
در شب تار جهان
در گذر گاهي تا اين حد ظلماني وطوفاني
در دل اين همه آشوب وپريشاني
اين كه از پاي فرو مي افتد
اين كه بردار نگون سار شده است
اين كه با مرگ در افتاده است
اين هزاران،هزاران كه فرو افتادند
اين منم ، اين تو ، آن همسايه ، آن انسان ، اين ما ئيم
ما ، همان جمع پراكنده ، همان تنها ، آن تنها ها ئيم
اين همه موج بلا در همه جا مي بينيم
آي آدم ها را مي شنويم
نيك مي دانيم دستي از غيب نخواهد آمد
هيچيك حتي يك بار نمي گو ييم
با ستم كاري ناداني اين گونه مدارا نكنيم
آستين ها را بالا بزنيم
دست در دست هم از پهنه آفاق براهانيمش
مهرباني را ، دانايي را
بربلنداي جهان بنشا نيمش
آي آدم ها
موج مي آيد
اين كه بردار نگون سار شده است
اين كه با مرگ در افتاده است
اين هزاران،هزاران كه فرو افتادند
اين منم ، اين تو ، آن همسايه ، آن انسان ، اين ما ئيم
ما ، همان جمع پراكنده ، همان تنها ، آن تنها ها ئيم
اين همه موج بلا در همه جا مي بينيم
آي آدم ها را مي شنويم
نيك مي دانيم دستي از غيب نخواهد آمد
هيچيك حتي يك بار نمي گو ييم
با ستم كاري ناداني اين گونه مدارا نكنيم
آستين ها را بالا بزنيم
دست در دست هم از پهنه آفاق براهانيمش
مهرباني را ، دانايي را
بربلنداي جهان بنشا نيمش
آي آدم ها
موج مي آيد